برادران کارامازوف به روسی: Братья Карамазовы رمانی از داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است.
برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوسکی است که وی آن را در سال ۱۸۷۹ دو سال قبل از مرگ خویش به چاپ رساند و گویی این رمان قسمت اول از یک مجوعه سه گانه بوده است اما عمر نویسنده کفاف تکمیل دو اثر دیگر را نداده است.
داستان کتاب ماجرای خانوادهٔ عجیبی است و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمولی است که با سه پسرش به نامهای میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر حرامزادهاش به نام اسمردیاکوف وجود دارد .برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که به طور عمیقی در حوزه ی الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات می پردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید ، مارتین هایدگر ، کورت ونه گات, لودویگ ویتگنشتاین و پاپ بندیکت شانزدهم مورد تحسین قرار گرفته است و به عنوان یکی از بهترین اثرها در ادبیات شناخته شده است
هر چهار پسر از پدر متنفرند. میتیا افسر ستوان است و عصبی، متکبر، حساس، زودرنج و تهی از فکر است. او قلباً مرد شروری نیست و زود از عصبانیتهای خود پشیمان می شود و دچار این حس میشود که ممکن است دیگران به وجود او نیازمند باشند و باید حس کمک به مردم را داشته باشد.
ایوان مرد تحصیل کردهای است. وی سرد و بیاعتنا در زیر نقاب بدبینی، سکوت کرده است. او از ترس آن که رنج نبرد، منکر عشق خدا و عشق بندگان خدا است و از این عقیده خود دفاع میکند.
آلیوشا که میبایستی طبق طرح اولیه داستایوسکی، قهرمان رمان باشد در محضر پیر مردی روحانی به نام زویسم با تعالیم خشک و احساسات تند مذهبی پرورش یافته و بسیار متعصب است. موجودی است که نگهبان او لطف ناشی از صفا و سادگی او است. این پسر را شاید بتوان فردی بیزبان، محجوب یا حتی پخمه دانست.
بالاخره اسمردیاکوف عضوی فاسدالاخلاق، بدقلب و مبتلا به صرع است و پدرش اورا در خانهاش به عنوان نوکر نگهداشته است.
در این اثر محور اصلی داستان بر روی تشریح ارتباطات اشخاص با خودشان و جستجوی ایشان در پی تعدیل و موازنه دور می زند. این چهار فرزند که با همهٔ تضاد اخلاقی و رفتاری به نحو بهم وعجیب دور هم جمع شدهاند، دائم در تلاش برای همزیستی مسالمتآمیز با یکدیگر هستند.
در این داستان کسی که بیش از همه با پدر مخالف است میتیا است، اما آن که با خونسردی نقشهٔ نابودی پدر را میکشد، ایوان است و آن که در صدد اجرای آن بر می آید، اسمردیاکوف است. با این وصف اوضاع و احوال به زیان میتیا تمام میشود و او است که توقیف میشود.
این رمان در ایران با ترجمه ی صالح حسینی در سال ۱۳۶۷ توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
منبع: www.wikipedia.org
همین دیگه
خیلی جالب بود واسم
من خیلی رمان دوست دارم و شما خیلی بود نوشته بودین
ممنونم
203421 بازدید
282 بازدید امروز
206 بازدید دیروز
3455 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian